نگاهی به "استرداد" از منظری نقادانه
(تولید 2013)
کارگردان: علی غفاری
بازیگران حمید فرخ نژاد، فرهاد قائمیان، علی رامنورایی، صالح میرزاآقایی، سیما تیرانداز، سیامک چراغی پور، الیسا کاچر، الکساندر ناوانف و بهنام تشکر
خلاصه داستان:
داستان فیلم «استرداد» به موضوع غرامت جنگی میپردازد که قرار بود توسط انگلستان آمریکا و شوروی برای جنگ جهانی دوم به ایران داده شود و مربوط به مقطع زمانی 1332 است. این فیلم درامی تاریخی درباره وقایع جنگ جهانی دوم و مسائلی است که پای نیروهای متحدین و متفقین را به ایران باز کرد و در آن به ماجرای پرداخت غرامت به ایران اشاره میشود.
به گزارش آوینی فیلم ، استرداد فیلمی تاریخی که بعد از مدت ها طعم خوش روایت تاریخی را به کام بینندگان شیرین کرد و تصور فیلمی کسل کننده و روایتی تکراری را از ذهن مخاطب پاک کرد
«استرداد» درجشنواره فیلم فجر خوش درخشید و پس از نمایش تماشاگران بودند که به پاس زحمات عوامل فیلم از جا برخواسته و با تشویق رضایت خود از این فیلم را اعلام کردند.
«استرداد» تنها اثر تاریخی سالهای اخیر سینمای ایران است که به لحاظ ماجرایی داستانی جذاب و پر افت و خیز را روایت می کند. داستانی که به مانند نمونه های غالب این ژانر با حداقلی از شعار پیش رقته و سعی می کند تا جایی که امکان دارد هم بدون وابستگی به یک خط مشی سیاسی خاص به پایان برسد.
این فیلم که موضوع استرداد طلاهای ایران از روسیه در جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد، یک ماه در مسکو، یک ماه ونیم در تهران و 20 روز هم در بندر انزلی فیلمبرداری شده است و به گفته غلی غفاری جزو معدود پروژههایی بود که اجازه فیلمبرداری در کاخ کرملین را پیدا کرد.
بازی خوب بازیگران و استفاده از دوبله بجای آموزش زبان فارسی دست و پا شکسته به بازیگر خارجی یکی از دلایل روان بودن و سکته نداشتن این فیلم به حساب می اید.
استرداد که روایتی موفق تاریخی در سینما بشمار میرود دچار اشکالات است که از دید مورخ خسرو معتضد پنهان نماند و علاوه بر نقاط قوت به نقاط ضعف استرداد نیز اشاره می کنیم.
بخشهایی از گفته های معتضد در ادامه می خوانید:
اصلی ترین بحثی که «استرداد» بر آن تمرکز کرده دریافت غرامت ایران از روسیه است در حالی که هیچ گاه میان دو کشور بحث غرامت مطرح نبوده است. همین که «استرداد» می گوید این طلاها در نهایت به ایران وارد نشده است بزرگترین دلیل است تا آن را فیلمی با زمینه تشویش اذهان عمومی قلمداد کنیم.
یک گاف دیگر هم در فیلم وجود دارد و آن هم اینکه تقریبا در تمام مدت فیلم یک افسر زن ایرانی را در فیلم می بینیم در حالی که در سال 34 اصلا هیچ دختری در استخدام ارتش ایران نبود. ارتش ایران از اوایل دهه 40 به این سو شروع به استخدام افسران زن کرد. از سال 42 و در قالب سپاه دانش این رویه شکل گرفت که زنان وارد فعالیتهای نظامی شوند.
معتضد در بخشی دیگر از نقد خود به این فیلم اینگونه ابراز ناراحتی کرده است : جالب است که برای تولید این فیلم گروه حتی به کاخ کرملین هم رفته اند و بیش از 5 میلیارد از ثروت کشور هزینه تولید فیلم شده اما برای انجام تحقیقات تاریخی مربوط به آن کمترین تلاشی صورت نگرفته است در نتیجه بر روی سوژه ای قلابی تمرکز شده و متاسفانه به این طریق تحریفی هم در تاریخ شکل گرفته. سناریوی «استرداد» دروغ است و نباید در برابر آن به به و چه چه کرد. بدبختانه اینکه کارگردان این کار علی غفاری برای انجام تحقیقان مربوط به این پروژه نه تنها به من و امثال من رجوع نکرده که براساس فرضی نادرست کار را تا انتها برده است.
ساخت فیلم های تاریخی در کشوری با قدمت و تمدن ایرانی کاری بسیار مشکل است و فیلمسازان را از این جهت برای ساخت مردد می کند علی غفاری با ساخت این روایت ثابت کرد که می تواند روایتی روان و مخاطب پسند را در این حوزه به تصویر بکشد. ولی باید در نظر داشت ساخت داستان تاریخی ملزم تحقیق و مطالعه گسترده در این زمینه است تا با بازگو کردن گوشه ای از تاریخ لطمه ای به عظمت و تاریخ این سرزمین وارد نشود.